بی ســــــــیگار كه می شوم اندكـــــــــــی

فقط اندكـــــــی پول خرج می كــــــــنم و دوباره سیـــــــــگار دارم

امــــــــا

جوانی ام را

كــــــوه غرورم را خـــــــــرج كرده ام

هنــــــــــوز تو را نــــــدارم

زندگی، باورِ دریاست

و تو گفتی هستم ؛ تا نفس هست کنارت هستم …

براي مشاهده ي اس ام اس ها به ادامه مطلب مراجعه بكنيد

چقـــدر کم توقع شده ام ….

نه آغوشت را می خواهـــم ،

نه یک بوســـه

نه حتـــی بودنت را …

همیـــن که بیایــی و از کنـــارم رد شوی کافی است…

مرا به آرامش می رسانــد حتــی

اصطکــاک سایه هایمـــان ..

خدایا تقدیر مرا زیبا بنویس
آنگونه که آنچه را تو دیر می خواهی من زود نخواهم
و آنچه را تو زود می خواهی من دیر نخواهم

ای کاش همه می دانستند ،
دل دادن به کلاغی که دل دارد بهتر از دل باختن به طاووسی است که فقط ظاهر دارد...

عشق یعنی : آنقدر در تو غرق شده ام که از تلاقی نگاهم با دیگری احساس خیانت میکنم...

زیر آوار آخرین حرفت جا مانده ام لعنتی...

نمیدانی "خداحافظت" چند ریشتر بود...

کاش می فهمیدی...
قهر میکنم تا دستم را محکم تر بگیری و بلندتر بگویی:
 بمان...
 نه اینکه شانه بالا بیندازی و آرام بگویی : هر طور راحتی...

آب دَر هـــاوَن کــوبیــدن اَســــت

اینکـــه مَــن شِـــعــر بِنــویســم

و تـــو فـــال قَـــهــوه بگیـــری

وَقتــی

آخَـــرِ هَـــمــه ی شِـــعــرهــای مَــــن

تــــو مـی آیــی

و تـَـــه هَمــه یِ فِـــنجـــان هـــایِ تـــو

مـَـن میـــــروم...!

بایــد تـرکـــــــ کنـــم!
ســیگــار را...
خانــــه را...
زندگـــی را...
و باز پـکــی دیگــــر می زند !!!

در پیش رخ تو ماه را تاب کجاست

عشاق تو را به دیده در خواب کجاست

خورشید ز غیرتت چنین می‌گوید

کز آتش تو بسوختم آب کجاست

سهم امشب من
از تمام آسمان
شاید
همین یک " آه " باشد
که از بستر تنهایی بی نهایتم
... تا آن دوردست ها که هستی
جاریست

به سویت
پروازی به راه دارم
همین امشب...

دل خوشم با غزلی تازه، همینم کافی ست
تو مرا باز رساندی به یقینم. کافی ست!

قانعم، بیشتر از این چه بخواهم از تو
گاه گاهی که کنارت بنشینم کافی ست!

گله ای نیست، من و فاصله ها همزادیم
گاهی از دور تو را خوب ببینم کافی ست

آسمانی! تو در آن گستره خورشیدی کن!
من همین قدر که گرماست زمینم کافی ست

من همین قدر که با حال و هوایت گهگاه
برگی از باغچه ی شعر بچینم کافی ست

فکر کردن به تو یعنی غزلی شورانگیز
که همین شوق مرا، خوب ترینم کافی ست

ﺗﻤــــﺎﻣـﮧ ﺍﮐﺴﻴـــﮋﻧـﻬـﺎﻱ ﺩُﻧـــﻴﺎ ﺭﺍ
ﻫَﻤــ ﺑﻴﺎﻭﺭﻧــﺪ ﺑــﻪ ﮐﺎﺭَﻡ
ﻧﻤﻴـــﺂﻳــﺪ ...
ﻣـَﻦ ﭘـُــﺮ ﺍﺯ ﻫـﻮﺍﮮ ﺗـــﻮ ﺍم...

اَز بوسهــ هـــآی قُلـآبی تِلِفُنیـــ خَستهـــ شُدَمـــ

اَز بغَلـــ هـــآی مُحکَمــ اِســ اِمـــ اِسیـــ

اَز عِشقـــ بــــآزی

از هَمهـــ خَستِهـــ اَمـــ

تــــو کِنــــآرَم بــــآَش

هَــــوآی تَنَتـــ کـــــآفی اَستـــــ