يادتون سر كلاس تخته پاك كن رو خيس ميكرديم ميكشيديم رو تخته
فكر ميكرديم خيلى تميز شد....!
بعد كه تخته خشك ميشد ميديدم چه گندى زديم...
<<< الان همين حس رو نسبت به زندگى دارم >>>
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
کفشی که بندش را خودش میبندد | 1 | 98 | vahidabasi |
پاسخ به سوالات شما | 0 | 272 | donyayeazoleh |
استاتوس های طنز و خنده دار فیسبوک | 1 | 556 | nafs19 |
طنز مثلا الکی... | 1 | 485 | nafs19 |
مپ وار و فارمینگ ( منابع ) تان هال 8شت | 0 | 336 | admin |
گاهی وقتی … | 0 | 563 | forum-admin |
غصه مرا خورد … | 0 | 426 | forum-admin |
اوج قصه … | 0 | 365 | forum-admin |
دوستَــــت دارم | 0 | 585 | forum-admin |
کَـــــر شدم !!! | 0 | 421 | forum-admin |
فكر ميكرديم خيلى تميز شد....!
بعد كه تخته خشك ميشد ميديدم چه گندى زديم...
<<< الان همين حس رو نسبت به زندگى دارم >>>
من از عهد آدم تو را دوست دارم
از آغاز عالم تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم، تو را دوست دارم
نه خطی، نه خالی! نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم تو را دوست دارم
سلامی صمیمیتر از غم ندیدم
به اندازهی غم تو را دوست دارم
بیا تا صدا از دل سنگ خیزد
بگوییم با هم: تو را دوست دارم
جهان یک دهان شد همآواز با ما
تو را دوست دارم، تو را دوست دارم
قیصر امین پور