گفتی جور دیگر باید دید...دیدم ولی...................
گفتی زیر باران باید رفت....رفتم ولی...........
او نه چشم های خیس و شسته ام را دید
نه نگاه دیگرم را
او هیچکدام را ندید!!!!!
فقط در زیر باران به طعنه ای خندید و گفت :دیوانه ی باران ندیده!!!!!!!!!!!!!!!!!